ننگ آن خداوندي که ملا آنرا تبليغ مي کند
روحاني اما در ايران به مشتي بيکاره و انگل گفته مي شود که کاري ندارند جز خانه نشيني و تن آسايي. عناصري بيسواد، پسمانده، تنبل و زنباره که در تمامي عمر حتي يک روز هم کار نکرده اند. هيچ نقشي هم در کار و توليد نداشته، در طول تاريخ هم همواره زالو صفت از دسترنج مردمان بدبخت ارتزاق کرده اند. روحاني ايراني تنها رسالتي که براي خود مي شناسند، نه خدمت به بندگان خداوند، بلکه پاسداري از جهل و هر چه نادان نگاه داشتن آنان است. تمام قدرت و استعداد خود را هم صرف همين کار مي سازد. يعني صرف گسترش جهالت و خرافه پرستي. چون فلسفه ي وجودي و تداوم زندگي انگلي اين قشر زائد و بي فايده در گرو اين امر است ....